زهرای مهربان منزهرای مهربان من، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

زهرای من و بابا

می نویسم برای تو که عزیزترینی

خیلی دوست داشتم یک روز فرصت پیدا کنم و خاطرات روزهای قشنگ با تو بودن را بنوسم. و الان به لطف خدا برای دل خودم و بابایی و برای اینکه بدونی چقدر برامون عزیزی اینجا اومدم تا خاطره ها رو چه تلخ چه شیرین بنویسم. امیدوارم بیشترش شیرین باشه. این روزها کمی بداخلاق شدی فکر کنم به خاطر دندون نیش باشه که داری درمیاری. و خیلی اذیتت می کنه. حرف زدنت خیلی شیرین شده و از همه شیرین تر بوس کردنته. وقتایی که ناراحتم یا اذیتم کردی همون لحظه می یای و دستم رو یا سرم رو بوس می کنی. نمی دونی چه لذتی برام داره این بوس ها. حتی وقتی با مامانی(مامان جون منیر) از پشت تلفن حرف می زنی برای اونم از دور بوس می فرستی. دیشب بابا رو با اینکه خواب خواب بود تند تند بوس می کر...
23 شهريور 1393
1